روانشناسی در طراحی وب

وب محیطی است که افراد را نسبت به درکشان از موضوعات و کاربرد ان  به فعالیت وا میدارد که این امر بستگی به طراحان وب دارد ..

سازگاری حسی:

سازگاری حسی یعنی کاهش تدریجی حساسیت نسبت به محرکی که بدون تغییر باقی می ماندسازگاری حسی باعث پالایش محرکهای غیرضروری محیط و توجه به محرکهای مهمتر می شود . این امر برای کاربران خوب است اما برای طراحان خطر اشتباه را به همراه دارد. راه حل های مختلفی برای ممانعت از این مشکل وجود دارد . اول لازم است که عده ای در کنار طراح اصلی قرار بگیرند و محتویات صفحه را اعم از گرافیک و متن مورد بررسی قرار دهند. نکته دیگری که طراحان باید مورد توجه قرار بدهند عدم ضرورت استفاده از انیمیشن ها وتصاویر متعدد گرافیکی است. زیرا کاربران مدت زیادی به آنها توجه نخواهند کرد و محتوای اطلاعاتی صفحات برای آنها مهم تر است. ضمناً این اشکال باعث افزایش زمان بارگزاری و دریافت صفحات در شبکه می شوند

شکل و زمینه:

 تفکیک دیدن و ادراک در واقع تفکیک بخشهای معنی دار یک محیط یکپارچه است. اولین مرحله در این راه تفکیک اشکال و زمینه ها از یکدیگر است. این تفکیک بصری علاوه بر اشیاء برجسته برای اشیاء سایه دار یا دارای تضاد رنگی با محیط نیز صورت می گیردکاربران ممکن است همان چیزی را که طراح پیاده می کند و منظورش است نبینند

دسته بندی ادراکی:

اولین قدم در درک یک شیء متمایز کردن آن از زمینه است. قدم بعدی دسته بندی ادراکی یا ساماندهی محرکهای دریافتی است. دو راه در این فرآیند وجود دارد. ابتدا پردازش از پایین به بالا که ویژگیهای اولیه محرک مانند رنگ , شکل , جهت یا اندازه را مورد بررسی قرار می دهداما در پردازش بالا به پایین ما همه چیز را کلی می بینیم و سپس به جزئیات توجه می کنیم.. ممکن است جایگاه افراد بر درک محیطی آنها تاثیر بگذارد. بیشتر کاربرها پردازش بالا به پایین دارند و تنها به مروراجمالی صفحات می پردازند ( اسکن). اما طراحان وب به دلیل طبیعت کاری خود باید به پردازش پایین به بالا بپردازند چون به جزئیات توجه می کنند و نمی توانند به درستی از برداشت کاربران از صفحه وب مطلع شوند